- معرکه کردن(شَ / شُو هََ شُ دَ)
شیرین کاشتن. کاری را به نحوی جالب و تحسین آمیز انجام دادن: امروز فلانی در آواز خواندن معرکه کرد. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده). سخت خوب از عهده برآمدن. قیامت کردن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به معرکه شود
